1) ارتباطات نوشتاری ارتباط کاملی است! بقول مینتزبرگ خطای ساده سازی در
نگارش تصمیم ها وجود دارد. به ارسال و باشتراک گذاری برنامه های مکتوب نباید بسنده کرد، نوشته ها مفاهیم را اغلب کامل منتقل نمی کنند؛ باید با جلسات گفتگو و ارتباطات رودر رو این خلا را برطرف کرد.
خیلی اوقات، حتی افراد یک گروه یا سازمان درک مشترکی نسبت به واژه ها و تصمیم ها ندارند؛ وقتی در خصوص یک تصمیم و یک ارزش سازمانی گفتگو می شود و درک مشترک بوجود می آید، خیلی از مشکلات برطرف می شود.
2) "نگارش" تصمیم ها و
استراتژی ها هدف اصلی تصمیم سازی است! گاهاً مدیران فکر می کنند که نتیجه اصلی فرایند فکر کردن و تصمیم سازی جمعی یک سند شسته رفته ایست که همه راه حل های خوب در آن قرار دارد؛ خیر! اینگونه نیست. در واقع هدف اصلی تصمیم سازی جمعی چیزهای دیگریست و مستندسازی آن بیشتر بخاطر دو دلیلی که در پیام های قبلی گفته شد (هماهنگی و تعهد/کنترل)، انجام می شود.
3) ما برنامه استراتژیک یکساله داریم! اغلب سازمان ها عادت کرده اند یک سند یکساله تصمیم ها را تا آخر سال شمسی آتی نگارش کنند و اصرار دارند به تصمیمات آن سند نیز تحت هر شرایطی پایبند بمانند. توجه کنیم که سازمان پویاست و فرایند تصمیم سازی یک فرایند مستمر و دائمی است، پس چنین فرایندی که بخواهد صرفا سالی یکبار به یاد تصمیم سازی جمعی بیفتد با مشکلی اساسی مواجه است.
از نظر پیتر سینرژی یا هم افزایی از نظر آنسوف...
ادامه مطلبما را در سایت سینرژی یا هم افزایی از نظر آنسوف دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : hhashemip بازدید : 27 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 4:15